Archive for 5 اکتبر 2011

شرافت پهلوانی

شرافت پهلوانی خورشید می درخشید هوکرپ (پهلوان ملی ایرانیان) زرهی طلایی بر تن داشت، سوار بر اسب سیاه اش که پوست اش می درخشید و ستاره باران بود. مردم شهر، پهلوان پر آوازه شهر خویش را می ستودند. او می رفت تا با برانوش، قهرمان رومی که تراژان (قیصر روم)، برای مبارزه با او فرستاده بود، در سوریه امروزی (مرز ایران و روم) بجنگد. تراژان نابکار، قبلا به افسران خود گفته بود دلاور ایرانی نباید زنده از میدان نبرد بیرون رود. کمانداران رومی آماده اشاره تراژان برای کشتن پهلوان ایرانی بودند.

رزم پهلوان ایران و قهرمان ملی رومیان در گرفت و خیلی زود برانوش از اسب بر خاک افتاد. با اینکه هوکرپ می توانست به راحتی برانوش را بکشد اما روی برگردانید و آهسته رو به سوی ایران حرکت کرد. برانوش شگفت زده از اینکه سردار ایرانی از کشتن او گذشته است رویش را به سوی سپاه روم نمود و دید کمان داران، پهلوان ایرانی هوکرپ را نشانه گرفته اند و دست تراژان در حال بالا رفتن است.

برانوش متوجه شد تا ثانیه هایی دیگر پهلوان نجیب و با شرافت ایران غرق در خون خواهد شد. به سرعت به طرف اسب هوکرپ دوید و با یک شیرجه به پشت اسب پرید… پیکانهایی که در گوشه کنار اسب بر زمین فرود می آمدند به هوکرپ فهماند که باید از میدان نبرد به سرعت دور شوند، خیلی زود وارد برجهای نگهبانی ایرانیان شدند سربازان دور آنها را گرفتند …

در پشت برانوش دهها پیکان زهرآگین فرو رفته و او قبل از ورود به خاک ایران جان خویش را از دست داده بود.

برانوش همچون هوکرپ، نمونه یک پهلوان باشرافت بود. انسانی مانند هزاران انسان دیگری که قربانی خواسته های پلید تراژان شده بودند…

اندیشمند کشورمان ارد بزرگ می گوید:

«آدمهای بی مایه، همگان را ابزار رسیدن به خواسته های خویش می سازند».

هوکرپ پیکان خون آلودی را که بر گردن برانوش فرود آمده بود، بیرون کشید و در کنار پیکانهای دیگرش گذاشت. همان روز برانوش را به رسم پهلوانان ایرانی با احترام بسیار به خاک سپردند.

از آن پس جنگهای بسیاری بین دو امپراتوری ایران و روم در گرفت …

چندی بعد قیصر روم تراژان در سال 117 میلادی توسط هوکرپ کشته شد، در گلوی تراژان همان تیری بود که پیشتر گلوی برانوش را شکافته بود …

همسر برانوش پس از مرگ تراژان، نام پسر خردسال برانوش را از «آگوستوس» به نام پهلوان ایرانی «هوکرپ» تغییر داد …

(هوکرپ: واژه ای پهلوی به معنای خوش اندام)

منبع : پرشین تولز

لنگه کفشی به قیمت انسانیت

لنگه کفشی به قیمت انسانیت گاهی اوقات ما آدما چقدر از آدمیت دور می شیم. اصلا انگار یادمون می ره انسان هستیم یا اینکه طرفمون انسانه! چقدر گاهی انسان بودنمون رو ارزون می فروشیم. از خودم خجالت می کشم وقتی به یاد می آرم که… ساعت حدود 10 صبح بود. طبق معمول بساطم رو کنار خیابون پهن کرده بودم و با کفشهای جورواجور و پاشنه ها و واکس های رنگارنگ سرگرم بودم. عابرها اکثرا بدون توجه از کنارم رد می شدند و کمتر کسی توجهی بهم می کرد. گهگاه کسی می ایستاد تا واکسی به کفشش بزنه یا تعمیر سریع و کوچیکی انجام بده. از وقتی شرکت تعدیل نیرو کرده بود و من هم جزو این تعدیلیها(!) بودم، چاره ای نداشتم جز اینکه برای حفظ آبروم و در آوردن خرجی زن و بچم یه کاری دست و پا کنم. سرمایه ای که در کار نبود، بعد از کلی این در و اون در زدن یه شغل موقت – واکسی- برای خودم جور کردم تا ببینیم خدا در آینده چی می خواد. سرم پایین بود که احساس کردم یه نفر جلوم وایساده:
– بفرمایید خانم.
دختر جوونی با چادر رنگ و رو رفته در حالی که نگرانی تو چشماش موج میزد بهم نگاه می کرد.
– کاری داشتین؟
– بله، ببخشید آقا، من پاشنه کفشم الان افتاد، دارم می رم دانشگاه، با این وضعیت نمی تونم اصلا راه برم. می تونید برام سریع درستش کنید؟
گفتم کفشاشو درآره تا ببینم پاشنه ش از چه نوعیه؟ با نگرانی و دستپاچگی گفت: نه نه، فقط یک لنگشه، اون یکی سالمه. و لنگه کفشش رو به دستم داد. یه نگاهی به کفش انداختم، با خودم فکر کردم این کفش اصلا ارزش عوض کردن پاشنه رو داره؟! داغون بود و کاملا فرم پای دخترک رو به خودش گرفته بود. خلاصه پاشنه کفش رو عوض کردم و در حالی که کفش رو به دستش می دادم گفتم: میشه پونصد تومن. رنگ از رخسار دختر پرید. با تته پته گفت: ولی قیمت یه پاشنه دویست و پنجاه تومنه، مگه نیست؟!
دیگه کفرم داشت بالا می اومد: خب خانم، من پاشنه لنگه به لگنه به چه دردم می خوره؟ و در حالی که لنگه دیگه پاشنه رو به طرفش دراز می کردم، گفتم: بیا، اینهم اون یکی، هر وقت لازم شد خودت استفاده کن.
دخترک با ناراحتی و خجالت فراوون کیفش رو باز کرد و به زیر و رو کردن کیف پولش پرداخت. چند دقیقه ای معطل کرد، احساس کردم داره فیلم بازی می کنه، دیگه قاطی کردم: خانم چرا استخاره باز می کنی؟! از کیفش یه اسکناس دویست تومنی و یه صدتومنی در آورد و به سمتم دراز کرد: خب اگه میشه این پاشنه پیش خودتون باشه که ازش استفاده کنید. من پول همراهم نیست، این سیصد تومن رو بگیرین و … با عصبانیت داد زدم: یعنی چی خانم؟ منم کاسبم، خدا رو خوش نمیاد این بازیها رو سر من در بیاری؟ خب پول همرات نبود برای چی اومدی کفشت رو درست کنی؟! دستای دخترک می لرزید و من اونقدر عصبانیت و تردید جلوی چشمام رو گرفته بود که چهره رنگ پریده و اشکهای حلقه زده تو چشماش رو ندیدم…
در حالی که صدای فریاد من حسابی ترسونده بودش کفشهاش رو به دستم داد و دمپایی هایی که من به مشتری ها می دادم که موقتا تا تموم شدن کار کفشهاشون بپوشن به پا کرد و گفت: الان برمی گردم. در حالی که انگار عقل از سرم پریده بود با ناراحتی و یواشکی تعقیبش کردم. وارد یه داروخونه که نزدیک بساط من بود، شد. لابلای مریضا وایسادم که صدای لرزون دختر جوون در حالی که خیلی آروم با یکی از فروشنده ها صحبت می کرد، تنم رو لرزوند: ببخشید خانم، من دانشجو هستم این کارت دانشجوئیمه، از شهرستان اومدم و پول همراهم نیست، کفشم خراب شد مجبور شدم بدمش برای تعمیر، اگه ممکنه پونصد تومن به من قرض بدید که پول کفاشی رو بدم این کارت دانشجویی و شناسنامه م پیش شما بمونه من رفتم خوابگاه از دوستام پول می گیرم و همین فردا براتون میارم. ببخشید تو رو خدا… خانم فروشنده با لبخندی که بیشتر از پیش من رو شرمنده کرد، تقویم کوچکی رو جلوی دخترک باز کرد، چند اسکناس پانصدی و هزاری لاش بود، گفت: بفرمایید، هرچقدر لازم دارید بردارید. دختر یه اسکناس پونصدی برداشت و گفت: همین کافیه … و وقتی برگشت سمت در، دانه های درشت اشک بود که سعی می کرد پشت چادرش پنهان کنه…
از خودم خجالت می کشیدم، دلم می خواست آب بشم برم تو زمین، خدایا من بخاطر دویست تومن با این دختر چی کار کردم؟! چرا با رفتارم کاری کردم که مجبور بشه پیش یک نفر دیگه هم سفره دلش رو باز کنه. چرا به حرفاش شک کردم؟ آرزو می کردم کاش زمان چند دقیقه ای به عقب بر می گشت، ولی افسوس…
دخترک با دیدن من دم در داروخانه دست و پا شو گم کرد، چه دختر محجوب و ساده ای بود، خدایا منو ببخش… پول رو به سمتم دراز کرد، دستاش آشکارا می لرزید، چشماش پر اشک بود و انگار منتظر بود که من بگم: نه خانم، باشه خدمتون… تا سرازیر بشه روی صورتش.
گفت: بگیر آقا، بگیر، دیگه آبرو واسم نذاشتی، اگه می دونستم اینجوری می شه پابرهنه می رفتم دانشگاه، فکر کردم با سیصد تومن یک لنگه کفشم رو درست می کنم و با پنجاه تومن هم با اتوبوس می رسم دانشگاه، ولی شما… گریه امونش رو برید…
اونقدر از خودم بدم می اومد که دلم می خواست همون لحظه بمیرم. در حالی که بغض کرده بودم، گفتم: خانم تو رو خدا پولتو بردار برو، من پول نمی خوام. بدون اینکه حرفی بزنه سرش رو به علامت نفی تکون داد و پول رو گذاشت رو جعبه واکسها. عاجز شده بودم، ناچار واسه اینکه کمی از عذاب وجدان خودم کم کنم، گفتم: خب خانم ببین، من بساطم همینجاست، هر روز همینجا می تونی پیدام کنی، الان پولتو بردار، فردا برام بیار همینجا، خب؟ و ملتمسانه نگاهش کردم. انگار فهمید که خیلی خجالتزذه شدم و شاید دلش برای درماندگیم سوخت. پولش رو برداشت و گفت: فردا صبح براتون میارم. با نگاه تعقیبش کردم، وارد همون داروخونه شد، عجب!!! پول رو به فروشنده پس داد و بیرون اومد…
دخترک رفت و من رو در دنیای سیاه و تاریکی که برای خودم درست کردم تنها گذاشت. خدایا یعنی قدر و قیمت انسانیت من همین دویست تومن بود؟!! شرم بر من…
غرق در افکارم بودم که یه مشتری دیگه در حالی که می گفت: آقا واکس بی رنگ داری؟ رشته افکارم رو برید: بله دارم، بفرمایید. هنوز راه ننداخته بودمش که یه نفر از پشت سرش پرسید آقا قهوه ای هم داری؟
– بله دارم.
– آقا همینجا می تونی کفشمو زود تعمیر کنی، چسب جلوش باز شده؟ پسرکی بود که کنار اون دو نفر دیگه وایساده بود…
اون روز تا شب کار و بارم حسابی سکه بود، اونقدر مشتری داشتم که دیگه دخترک رو کلا فراموش کردم. شب که با جیب پر پول بر می گشتم خونه، یاد دختر دانشجو افتادم و با خودم گفتم: نیومد هم نیومد! من که امروز خدا رو شکر کار و کاسبیم خوب بود…
صبح تازه داشتم بساطم رو می چیدم که صدای غمگین آشنایی گفت: سلام آقا، صبحتون بخیر.
سرم رو بلند کردم… همون دختر دیروزی بود، در حالی که یه اسکناس پونصدی تو دستش بود گفت: بفرمایید. از یکی از همکلاسی هام یکم قرض گرفتم تا حقوق کار دانشجویی این ترم رو گرفتم بهش پس بدم. ببخشید که دیر شد. حلالم کنید.
هر جمله ش مثل پتکی روی روحم فرود می اومد. کم مونده بود که اشکم جاری بشه: گفتم نه خانم، نمی خواد، قدمت انقدر خوب بود که من دیروز تا شب اینجا سکه زدم، حلالت، برو من رو هم ببخش. من در مورد شما اشتباه فکر کردم، تو رو خدا منو ببخش…
دخترک در حالی که خم می شد و پول رو روی جعبه می گذاشت گفت: خیلی ممنون. فعلا دیگه نیازی ندارم. دست شما درد نکنه، ببخشید، خداحافظ…
و رفت… رفت و من موندم… من موندم و دنیای زشتی که توش زندگی می کردم…

منبع : یک دوست دات کام

گرسنگی، دشمن بزرگتر

نیمروز بود کشاورز و خانواده اش برای نهار خود را آماده می کردند یکی از فرزندان گفت در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم پادشاه ایران در میان آنان باشد. سه پسر از میان هفت فرزند او بلند شدند به پدر رو کردند و گفتند: زمان مناسبی است که ما را به خدمت ارتش ایران زمین درآوری.

پدر از این کار آنان ناراضی بود اما به خاطر خواست پیگیر آنها پذیرفت و به همراهشان به سوی اردو رفت.

دو جنگاور در کنار درختی ایستاده بودند که با دیدن پدر و سه پسرش پیش آمدند، جنگاوری رشید که سیمایی مردانه داشت پرسید: چرا به سپاه ایران نزدیک می شوید.

پدر گفت: فرزندانم می خواهند همچون شما سرباز ایران شوند.

جنگاور گفت: تا کنون چه می کردند.

پدر گفت: همراه من کشاورزی می کنند.

جنگاور نگاهی به سیمای سه برادر افکند و گفت: و اگر آنان همراه ما به جنگ بیایند زمین های کشاورزیت را می توانی اداره کنی؟

پیرمرد گفت: آنگاه قسمتی از زمین ها همچون گذشته برهوت خواهد شد.

جنگاور گفت: دشمن کشور ما تنها سپاه آشور نیست دشمن بزرگتری که مردم ما را به رنج و نابودی می افکند گرسنگی است. کارزار شما بسیار دشوارتر از جنگ در میدانهای نبرد است.

آنگاه روی برگرداند و گفت: مردم ما تنها پیروزی نمی خواهند آنها باید شکم کودکانشان را سیر کنند… و از آنها دور شد.

جنگاور دیگری که ایستاده بود به آنها گفت: سخن پادشاه ایران فرورتیش (فرزند بنیانگذار ایران دیاکو) را بگوش بگیرید و کشاورزی کنید. و سپس او هم از پدر و سه برادر دور شد.

فرزند بزرگ رو به پدر پیرش کرد و گفت: پدر بی مهری های ما را ببخش تا پایان زندگی سربازان تو خواهیم بود.

ارد بزرگ خردمند برجسته کشورمان می گوید: فرمانروایان همواره سه کار مهم در برابر مردم دارند:

نخست: امنیت
دوم : آزادی
و سوم: نان

سخنان پادشاه ایران فرورتیش نشان می دهد زمامداران ما از آغاز تلاش می نمودند نان مردم را تامین کنند.

طاعت و طمع

طاعت و طمع در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند: فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند !!!عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند… ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت: ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش! عابد گفت: نه، بریدن درخت اولویت دارد… مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.

ابلیس در این میان گفت: دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است …

عابد با خود گفت: راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم، و برگشت…

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت، روز دوم دو دینار دید و برگرفت، روز سوم هیچ پولی نبود!خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت … باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟! عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم!

ابلیس گفت: زهی خیال باطل، به خدا هرگز نتوانی کند!!! باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!

عابد گفت: دست بدار تا برگردم! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟!!

ابلیس گفت: آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی …

منبع : خبرانلاین

مصاحبه با دکتر فیروز نادری

مصاحبه با دکتر فیروز نادری
زندگی و تحصیلات

دكتر فيروز نادری كه در حال حاضر به عنوان يكی از مديران ارشد سازمان فضايی ناسا، نقشی كليدی در تعيين راهبردها و نظارت بر كل طرح‌ها و ماموريت‌های يكی از مهمترين مراكز فضايی اين سازمان بر عهده دارد، در سال 1325 در شيراز متولد شده و تحصيلات ابتدايی و متوسطه‌اش را در شيراز و تهران گذرانده است.

وی در سال 1964 به آمريكا رفته و تحصيلات خود را تا مقطع دكتری مهندسی الكترونيك در دانشگاه كاليفرنيای جنوبی ادامه داده است. دكتر نادری، پس از پايان تحصيل به كشور بازگشت و ضمن گذراندن خدمت سربازی، مدتی در مركز «سنجش از دور ايران» فعاليت كرد. وی از حدود 26 سال پيش همكاری خود را با ناسا آغاز كرد و در اين مدت مشاغل فنی و مديريتی متعددی را در زمينه ماهواره‌های مخابراتی متحرك، رادارهای سنجش از دور، رصدخانه‌های تحقيقاتی اختر فيزيك ، اكتشاف مريخ و ساير اجرام منظومه شمسی برعهده داشت. دكتر نادری، فروردين ماه 1379 در شرايطی كه چندين ماموريت متوالی سازمان فضایی ناسا در پرتاب فضاپيما به سوی مريخ با شكست مواجه شده بود، به مديريت برنامه‌های اكتشافات مريخ منصوب شد و توانست در طی چهار سال، سه ماموريت مهم از جمله پرتاب دو كاوشگر مريخ‌نورد «روح» و «فرصت» را با موفقيت به انجام رساند. اين دانشمند ايرانی در پی اين موفقيت درخشان، در اسفند ماه سال گذشته به سمت معاون و مدير ارشد برنامه‌ريزی مركز JPL (آزمايشگاه پيشرانش جت) – از مهمترين مراكز فضايی ناسا – منصوب شده و در سمت جديد به عنوان مسئول طراحی برنامه‌ها و راهبردهای مركز، تجاربش در ماموريت‌های مريخ را در مطالعه ساير بخش‌های جهان از زمين تا كهكشان‌های دور به كار بسته است.وی همچنين مسئوليت طراحی چشم‌انداز راهبردی پنج تا 20 ساله JPL را برعهده دارد.

دكتر نادری در راستای سه دهه همكاری مستمر با سازمان فضایی ناسا، به دليل عملكرد درخشان علمی و مديريتی به دريافت عالی‌ترين نشان علمی اين سازمان (The Distinguished Service Medal) و نشان‌های متعدد ديگر از جمله نشان فن‌آوری فضايی Hall of Fame، جايزه Aviation Week 2004 Aerospace، نشان افتخار Ellis Island سال 2005 – به دليل همكاری‌های گسترده علمی كه به غنی‌تر شدن فهم جامعه منجر شده – و … موفق شده است.

متن زیر مصاحبه اختصاصی است که دکتر فیروز نادری در باره موضوعات مختلف انجام داده اند.

ماموریت های حال و آینده مریخ در چه وضعیتی قرار دارند؟

پس از دو شکست پیاپی در مریخ در سال های گذشته سازمان فضایی ناسا دکتر فیروز نادری را به عنوان مسول برنامه های مریخ و ماموریت های سیاره سرخ منصوب کرد. دکتر نادری برنامه های موفق دوره مدیریت خود را در موضوع مریخ با هدایت و راهبری مریخ نوردهای آپورچونیتی و اسپریت آغاز نمود. کارنامه ای درخشان از یک همکاری دسته جمعی و تلاشی چند صد نفره برای هدفی مشترک . هم اکنون این دوقولوهای مریخی نزدیک به 1000 روز را در مریخ گذرانده اند که رکورد بسیار خوبی برای مریخ نوردها و گروه هدایت کننده آنها محسوب می شود. ( آخرین خبر ها حاکی از آن است که ماموریت مریخ نورد های ناسا برای یک سال دیگر تمدید شد )

پس از موفقیت مریخ نورد های روح و فرصت مهم ترین ماموریت، مدارگرد اکتشافی مریخ MRO یا Mars Reconnaissance Orbiter می باشد. دکتر فیروز نادری مدیریت این برنامه را نیز به عهده دارد . شاید چند روز بیشتر نیست که قرار گیری موفق فضاپیمای MRO به مدار از پیش تعیین شده و تصحیح مداری آن موفقیت دیگری را نصیب آقای دکتر فیروز نادری و همکارانش کرد. ( به خبر MRO مدارگرد مریخ آماده برای جستجو مراجعه نمایید) و به این ترتیب یکی دیگر از برنامه های پیچیده پرتاب و هدایت مدارگرد های مریخ به مرحله جدید خود وارد شده است. فضا پیمای MRO سال پیش راهی مریخ شده و طی ماه های گذشته به مرحله تصحیح مداری خود رسیده و به مرور می رود تا در اولین گام تصاویر آزمایشی خود را از سطح مریخ ارسال کند(برای دریافت اطلاعات بیشتر پیرامون MRO به مقاله مدارگرد اکتشافی مریخ گامی درخشان به سوی اکتشافات فضایی مراجعه نمایید).

مدارگرد دیگری نیز سال آینده در شمال مریخ و نزدیک قلب یخی آن فرود خواهد آمد. نام این مدارگرد که کپسول آزمایشگر آن به سمت شمال مریخ شلیک خواهد شد فونیکس است فونیکس پس از برخورد با سطح مریخ قرار است تا در آزمایشگاه کوچک خود روی سطح و یخ های قطبی مریخ آزمایشهایی را به انجام برساند .

اما در اواخر دهه میلادی و تا سال 2010 قرار است تا مریخ نورد بسیار پیشرفته ای با نام MSL که یک لابراتوار مجهز علمی را به همراه دارد به سطح مریخ برسد. این یکی از بزرگترین پروژه های مریخ طی این دهه است که برای کاوش سطح سیاره سرخ انجام میشود. این مریخ نورد که شبیه به مریخ نورد های قبلی است اندازه ای به مراتب بزرگتر – سنگین تر و با ادوات ازمایشگاهی و جستجوگر بیشتر و کاملتری راهی مریخ خواهد شد.

آزمایشگاه سنگ و کانی به همراه 8 جز آزمایشگر دیگر آزمایشگاه این مریخ نورد را تشکیل میدهند. MSL چهار برابر از لحاظ وزن و اندازه از هم نوعان فعلی خود در مریخ بزرگتر است و مهمترین ویژه گی آن نوع سوخت آن است که از انرژی اتمی استفاده میکند. پیش بینی میشود عمر این ربات کاوشگر با توجه به نوع سوخت آن و نوع طراحی بسیار طولانی باشد.

اینها مهمترین پروژه های صورت گرفته در مریخ طی این دهه خواهند بود. به گفته دکتر فیروز نادری تمامی این پروژه ها به صورت سلسله ای و مرتبط به هم انتخاب شده و طراحی میشوند و هر کدام مکمل ماموریت قبلی و پیش نیازی برای ماموریت های بعد از آن خواهند بود. مدارگردها مریخ را از بالا کاوش میکنند و نقاط احتمالی فرود مریخ نوردها را تعیین میکنند. برای مثال ادیسه مارس مدارگردی بود که پیش از ارسال مریخ نورد های روح و فرصت مکان های فرود این دو را بررسی و باعث انتخاب آن توسط متخصصان ناسا شده بود.

با صحبت هایی جنابعالی این طور به نظر می رسد که معمولا ناسا مدارگردها را پیش از ارسال مریخ نوردها به سوی این سیاره ارسال می کند ؟

بله همینطور هست. برای اولین بار در دهه 70 میلادی پروژه وایکینگ ها هم همراه با پرتاب مدارگرد ها به انجام رسیدند. شروع این نوع سلسله ماموریت ها با ارسال اطلاعات مدارگردهای در حال چرخش به دور مریخ و سپس فرود وایکینگ ها در مریخ انجام شد.

ماموریت بعدی فرود مریخ نورد در مریخ در چه سالی است و چه نتیجه ای از آن مد نظر است؟

MSL مریخ نورد جدید در سال 2009 پرتاب خواهد شد و در سال 2010 به مریخ رسیده و در سطح آن فرود خواهد آمد. اما فرق بین MSL با مریخ نوردهای کنونی در چیست ؟ : در اینجا سه سوال و هدف اصلی پیش روی ما است :در نظر گرفتن شرایط مریخ در طول تاریخ . آیا حیاتی در گذشته در آن وجود داشته یا این که در اینده بوجود خواهد آمد ؟ دوم این که آیا اگر شرایط زندگی وجود داشته آیا حیاتی هم بوجود آمده یا خیر. و سوال سوم این که ایا اگر حیاتی هم بوجود امده است در حال حاضر هم به شکلی خاص دیده میشود یا خیر ؟ همه مریخ نورد ها آینده به قصد رسیدن به پاسخ این سوالات است که راهی مریخ میشوند.

هدف های روح و فرصت این بود که آیا آب به عنوان یکی از ملزومات بوجود حیات در مریخ در گذشته این سیاره وجود داشته ؟

پاسخ این کاوشگر ها به ما چه بود ؟ : اسپریت را در دریاچه ای فرستادیم که فکر میکردیم در انجا بتواند شواهدی از وجود اب یا حیات قدیمی یافت کند اما در این مورد تیر ما به خطا رفت ! و در مکان فرود چیزی یافت نکردیم.

آپورچونیتی نیز در جایی که قبلا توسط ادیسه مریخ یا MGS نامزد فرود آپورچونیتی انتخاب شده بود و پیش بینی میشد که حاوی مواد معدنی نظیر هماتیت باشد فرستاده شد. در این مورد آپورچونیتی توانست با کشف هماتیت که نشان دهنده وجود آب در گذشته است کمک بزرگی به ما بکند. کشف وجود آب در گذشته کمک بزرگی خواهد کرد برای این که مطالعات بعدی خود را در این باره متمرکز کنیم. وجود آب احتمال وجود حیات در گذشته را بسیار بیشتر میکند.

ارسال کاوشگر MSL در سال 2009 گام بزرگی خواهد بود. این کاوشگر پس از فرود در مریخ به دنبال مواد شیمیایی خواهد گشت که از اثرات وجود حیات باقی مانده گذشته باشد. یا بقایایی از آن باشد. از مقایسه مواد شیمیایی خاص که توسط سیستم های حیاتی زنده به وجود می آیند و مواد شیمیایی طبیعی میتوان به این نتیجه رسید که حیات از نوع خاصی در مریخ وجود داشته است. اگر ماموریت MSL با موفقیت و پیش بینی های انجام شده همراه باشد قدم بعدی ما جستجوی مستقیم حیات در مریخ در سال های پس از آن و حوالی سال 2016 خواهد بود.

شاید ذکر یک مساله در اینجا لازم باشد . در دهه 70 فضا پیما های وایکینگ که روی سطح مریخ فرود امدند مستقیما به دنبال حیات بودند و با حمل بسیار تجهیزات و با یقین به این که حیاتی در مریخ وجود دارد به جستجوی حیات در سطح مریخ پرداختند. اما در آن زمان نتوانستند به نتیجه ای برسند و پاسخ انها برای ما مایوس کننده و منفی بود. هیچ حیات و یا حتی نشانه ای از ان در مریخ یافت نشد.درس بزرگی که از این ماموریت گرفتیم کار قدم به قدم و با برنامه در مریخ بود.

MSL به دنبال چه چیزی خواهد بود، که ما از ماموریت روح و فرصت بدست نیاوردیم؟

دکتر فیروز نادری مدیر ارشد سازمان فضایی امریکا – مدیر برنلمه های منظومه شمسی و مریخ ناسا – و معاون فعلی JPL در آزمایشگاه پیش رانش جت ناسا

هدفهای اصلی دو مریخ نورد روح و فرصت کشف آب در گذشته یا حال مریخ بود که نتیجه آن پس از جستجوی بسیار مثبت بود. مریخ نورد آپورچونیتی توانست اثرات وجود اب را در میلیونها سال پیش در اطراف مکان فرود خود بیابد.

اما MSL دنبال چه چیزی خواهد بود : اگر در نظر بگیریم که آب در میلیونها و میلیاردها سال پیش در مریخ وجود داشته احتمالا حیات نیز از نوعی خاص میتوانسته وجود داشته باشد. پس ما باید به دنبال اثرات باقی مانده از این حیات یا مواد شیمیایی که حاصل واکنش آن سیستم های حیاتی با مواد اطرافشان بوده باشیم. یکی از راههایی که دانشمندان به دنبال کشف حیات از بقایای مواد شیمیایی به جا مانده در مریخ هستند این است که چرخش جهت خاصی از اتمها با جهت های مختلف مثلا به راست (R) یا چپ (L) در مواد سطح مریخ بررسی کنند چرخش به چپ برخی اتمها نشانه حیات در گذشته است. این نوع ارایش اتمی را فقط سیستم های حیاتی در همه کیهان باعث میشوند و یافتن آنها شاید نشانه ای از حیات در گذشته باشد. پس هدف اصلی MSL بیشتر جستجو برای اینگونه نشانه های حیاتی خواهد بود.

اگر پاسخ MSL برای وجود شواهد حیات و کشف آثار شیمیایی حیات مثبت باشد , موفقیت این ماموریت چه تاثیری بر ماموریت های بعدی انسان به مریخ و یا فرود انسان در مریخ خواهد داشت ؟

پروژه های رباتیک تقریبا همگی به هم مرتبط هستند و راه را برای رسیدن به هدفهای بزرگ بعدی هموارتر خواهند کرد . ما در هر پرتاب فضا پیما با تجربه تر شده و از لحاظ تکنولوژیک پیشرفته تر خواهیم شد. اما سفر انسان به مریخ ! فرستادن انسان به مریخ به قدری مشکل و پیچیده خواهد بود که ارسال MSL و موفقیت آن نیز نمیتواند تنها پیش نیاز مسافرت انسان به مریخ باشد.

مشکلات بزرگی پیش روی ما است : سه مرحله برای سفر به مریخ متصور است : اول پرتاب از زمین – دوم هدایت از زمین تا مریخ و سوم فرود در مریخ . بخش دوم این ماوریت آسان ترین قسمت آن خواهد بود و سختی آن فرود در مریخ و پرتاب از زمین است. مرحله اول یعنی پرتاب به سبب حجم زیاد وسایل و ملزومات این سفر نیاز به تدارک چندین پرتاب از زمین خواهد داشت که در فضا این تجهیزات به هم ملحق شده و به صورت یک فضا پیمای مرکب از همه این وسابل به سمت مریخ حرکت میکند. پس از این ساده ترین مرحله آغاز میشود که حرکت این فضاپیما تا مریخ است. در این مرحله فضا پیما با سرعت بسیار زیاد به سمت مریخ روانه میشود و مشکلات از زمانی اغاز میشود که ما بخواهیم سرعت آن را نزدیک مکان فرود و در جو بسیار رقیق مریخ کاهش دهیم و آن را با همه مسافران و وسایلش سالم به سطح بنشایم. برای مثال سرعت حرکت فضا پیما هایی که حامل روح و فرصت بودند نزدیک به 20 هزار کیلومتر در ساعت بود و زمانی که تنها 120 کیلومتر با مریخ فاصله داشتند باید سرعت را آنقدر کاهش میدادیم که به آرامی بتوانند بر سطح مریخ فرود ایند.

مشکلترین فاز فرود در به مریخ کند کردن سرعت فضا پیما است. در حال حاضر و در ماموریت های کنونی سپر حرارتی – چتر و موتور ها میتوانندسرعت را کاهش بدهند . اما در زمانی که فضا پیمای حامل انسان بخواهد با 20 تا 25 برابر وزن و اندازه در سطح مریخ فرود آید کار کمی سخت تر خواهد شد ! ما هنوز تکنولوژی مورد نیاز برای این کار را در اختیار نداریم تابتوانیم سرعت را طوری کاهش دهیم که انسان را به سلامت در سطح مریخ بنشانیم . یکی از دلایل مهم این است که در مریخ حتی نمیتوان از خاصیت اصطکاکی جو آن به سبب رقیق بودنش استفاده کنیم .

سوال همیشگی در باره مریخ : سفر انسان به مریخ در چه تاریخی قابل تصور است ؟ تخمین هایی که هم اکنون وجود دارد سال های بین 2015 و 2020 را زمان احتمالی سفر انسان به مریخ در نظر میگیرد. با توجه به مشکلاتی که متذکر شدید چه زمانی را می توانیم برای این سفر در نظربگیریم؟

با توجه به مشکلات تکنولوژیکی و مالی که بر سر این راه وجود دارد به نظر نمیرسد تا نیمه این قرن بتوانیم تمامی امکانات این سفر را فراهم کنیم و باید تا دهه های اینده صبر کنیم. برای پاسخ به این پرسش باید به مقدمات پرتاب و تکنولوژی هایی که فعلا در اختیار داریم توجه کنیم.در ابتدا روی شاتل ها صحبت میکنیم . یکی از راه های ارسال تجهیزات به فضا هم اکنون شاتل ها هستند. اما پروژه شاتل ها به دلیل قدیمی شدن فن آوری های ساخت و هزینه های سنگین و خطراتی که داشته اند تا سال 2010 بازنشسته خواهند شد. ناسا 14 بار دیگر شاتل ها را به فضا پرتاب خواهد کرد که 13 پرتاب برای ارسال تجهیزات به ایستگاه فضایی و یک پرتاب هم برای تعمیر تلسکوپ فضایی هابل در نظر گرفته شده است. اما ناسا در حال تعیین جانشین هایی برای شاتل ها است این پرنده های جدید دیگر شبیه به شاتل ها نبوده و به پروگرس ها – فضا پیما های روسی شباهت خواهند داشت که مکانیسمی شبیه به آنها دارند. در پروگرس ها مکان استقرار فضانورد ان بالای موشک پرتاب کننده در نظر گرفته میشود که سیستم های جدید ناسا هم شبیه به آن خواهد بود. تاریخ شروع استفاده از این فضا پیما ها سال 2014 در نظر گرفته شده است. این زمانی است که ناسا طبق زمانبندی های ماموریت های خود قصد دارد تا دوباره به ماه عزیمت کند ولی این بار دیگر شبیه به مسابقات فضایی دهه های اولیه عصر فضا که برای فتح ماه بین شوری و امریکا رقابت سختی بود جنگی بر سر فتح ماه نخواهیم داشت. تغیر پرتاب کننده ها و بالابر ها و همینطور سفر دوباره به ماه از مهمترین برنامه های ناسا طی دهه اینده خواهند بود. پس از این ما روی چگونگی سفر فضا پیما های رفت و برگشت به مریخ و همینطور سفر انسان به سیاره سرخ برنامه ریزی میکنیم.

همانطور که قبلا متذکر شدم ما سه مشکل بزرگ برای رسیدن به مریخ خواهیم داشت که پرتاب به مریخ – هدایت تا مریخ و فرود روی مریخ هستند اما یک مشکل دیگر هم هست ! و آن هزینه های سنگین این ماموریت است که غیر قابل تصور خواهد بود. به طور مثال در زمان فرود اولین انسان به ماه با بودجه های کنونی نزدیک به 70 میلیارد دلار سرمایه گذاری دولت وقت ایالات متحده انجام شد تا امریکا برنده مسابقه فتح ماه با شوروی باشد مسابقه ای که سیاسی بود. این مبلغ هنگفت قسمت زیادی از هزینه های جاری دولت ان زمان را تشکیل میداد. ولی تخمین ما برای انجام سفر انسان به مریخ در حال حاضر رقمی بالغ بر 200 تا 400 میلیارد دلار است ! در حال حاضر چنین رقابتی وجود ندارد از زاویه دیگر اشکال اساسی بعدی شاید هزینه های جاری ملی در امریکا باشد. اگر به ترکیب هرم سنی و جمعیتی امریکا نگاه کنیم ساختاری میان سال و رو به پیری را خواهیم دید. این جمعیت به مرور و طی سالهای آینده پیر تر و آسیب پذیر تر خواهند شد که نیاز به توجه و صرف هزینه های بسیار زیادی برای آن لازم است. پس این هم یکی از مشکلات بزرگ ما برای تامین بودجه سرسام آور سفر به مریخ است.

مشکل سوم سلامت انسان در فضا و مریخ. سفر چند روزه به ماه و اقامت در آن از نظر فیزیولوژی بدن خطرات زیادی برای انسان نداشته و به مشکلی از این نظر بر نخوردیم.برنامه ای که حداکثر طی چند روز رفت و برگشت فضانوردان به ماه انجام میپذیرد. ولی سفر به مریخ کاملا متفاوت است. ما با تجهیزات کنونی حدود 7 ماه زمان لازم خواهیم داشت تا فاصله بین زمین تا مریخ را طی کنیم 7 ماه سفر در زمانی است که مریخ نزدیکترین فاصله را به ما داشته باشد. در نظر بگیرید زمان برگشت هم باید در تاریخی باشد که دوباره مریخ نزدیکترین فاصله را به زمین داشته باشد تا همین 7 ماه زمان برای رسیدن به زمین را صرف شود. پس از رسیدن به مریخ 19 ماه طول خواهد کشید تا دوباره شرایط ایده عال برای بازگشت به زمین فراهم شود . یعنی فضانوردان زمانی در حدود 14 ماه را در راه رفت و برگشت از مریخ هستند و 19 ماه نیز باید در مریخ به سر برند. با این شرایط سخت میتوان در نظر گرفت که سفر انسان به مریخ نمیتواند طی یکی دو دهه اینده صورت گیرد.

نقش شما در پروژه MRO و همچنین در ماموریت مریخ نوردهای روح و فرصت چه بوده است؟

دوستان و هم وطنان من به دلیل علاقه زیاد به هموطنانشان و دانشمندان ایرانی سعی میکنند طراح اصلی این پروژه را بنده معرفی کنند که این تصور صحیح نیست. برای مثال اگر بتوانیم پاسخ این سوالات را بدهیم شاید مفهوم این جمله را دریابیم چند سوال از خودمان میپرسیم : به نظر شما طراح شاتل فضایی کیست ! یا این سوال که تلسکوپ فضایی هابل را چه کسی ساخته و طراحی کرده است ؟ پاسخ همه این ها این است که نه یک نفر بلکه کار گروهی سبب ساز ساخت انها بوده است. در مورد پروژه مریخ نوردهای اسپریت و آپورچونیتی نیز وضعیت به همن گونه بوده و یک تیم چند صد نفره با تخصصهای مختلف سازنده آن بوده اند.

درطول 5 سال گذشته 5 یا شش پروژه را به عهده داشته ام. در طول برنامه مریخ مسول آن بودم و مدیر برنامه های مریخ . همینطور برنامه ریزی پروژه های 10 ساله مریخ نیز بر عهده من میباشد. مسولیتم هماهنگی های بین مدیران پروژه ها و اجزا آنها است . نقش اساسی و تخصص من مدیریت سیستم بوده که اصطلاحاSystem Engenrinig نامیده میشود. در همه پروژه ها شاید تخصص های مختلفی از واحد های نرم افزاری گرفته تا سخت افزاری و … وجود دارند که هماهنگی دقیقی را بین خود لازم خواهند داشت و این کار یک مدیر برنامه است. سابقه علمی من : دکترای مهندسی برق -متخصص پردازش تصاویر دیجیتال نیز هستم. علاقه من بشتر مدیریت برنامه بوده طی 27 سالی حضورم در ناسا وظیفه ام مدیریت برنامه ها بوده است . در سازمان فضایی ناسا مدیریت ها را به افرادی میسپارند که تجربه و تخصص مدیریت برنامه و احاطه نسبی نسبت به آنچه در تمامی بخشها اتفاق میافتد داشته باشند. بخشهایی که بنده در آنها مشغول فعایت بوده ام شامل این قسمت ها هستند :ماهواره ها – ماهواره های زمین شناس- تلسکوپ جیمز وب – مریخ و … بوده است. از سال گذشته نیز معاون JPL جی پی ال هستم.

MRO هم اکنون در چه وضعیتی به سر می برد؟ بحران چند ماه پیش این پروژه که یکی از دلایل لغو سفر شما به ایران بیان شده به بوده است؟

وقتی که یک فضا پیما به سوی سیاره ای پرتاب می شود ، احتمال دارد در مراحل مختلف ماموریت مشکلاتی بو جود آید. هنگامی که مدار گردMRO با سرعت بسیار زیادی به مریخ نزدیک می شود، باید طی ترمز هوایی AEROBRAKING و چند مرحله تصحیح مداری از سرعت فضا پیما کاسته شود و مدار گرد در مدار اصلی خود به دور سیاره قرار گیرد. این مرحله از باید ماموریت با دقت بسیار زیادی صورت پذیرد، زیرا بروز کوچک ترین اشتباه باعث عبور مدار گرد از کنار سیاره و یا برخورد با آن می شود.

مدار از پیش تعیین شده برای MRO بیضی به ارتفاع 300 کیلومتر از سطح مریخ می باشد. ورود مستقیم به این مدار سوخت زیادی لازم داشت و همین میزان سوخت باعث می شد تا نتوان تجهیزات زیادی را همراه مدار گرد ارسال کرد. اماMRO از روشی خاص برای قرار گیری در مداری مناسب بهره می برد. به همین منظور مدار گرد را به جای مدار دایره ای در یک مدار بیضی بسیار کشیده قرار گرفت . این مدار بین 300 تا 30.000 کیلومتر پهنا داشت و قرار گیری در این مدار باعث صرفه جویی در مصرف 500 کیلوگرم سوخت و جایگزینی آن با تجهیزات ارسالی مورد نیاز برای کاوش مریخ شده است. مدارهای بیضوی، مدارهای کشیده ای هستند و زمان زیادی (حدود شش ماه) طول می کشد تا از ابتدا تا انتها طی شوند. به همین دلیل MRO مدارهای بیضوی خود را کوچک و کوچک تر می کند تا در مدار مورد نظر ما قرار گیرد . هنگام ترمز هوایی MRO ، مجهز به موتور های سوختی کوچکی است که قادرند با اجرای مانور هایی فضا پیما را در مسیر اصلی خود نگاه دارند. روش کار به این صورت است که مدار گرد با روشن و خاموش کردن موتور ها و ایجاد اصطکاک مدارها را کوچک و کوچکتر می کند و حدودا 300 مدار تغییر مکان می دهد تا در مداری 90 تا 110 دقیقه ای قرار گیرد. مداری که MRO در ابتدا وارد آن شد به دلیل کشیدگی زیاد و همچنین تمایل زاویه ای،برای اکتشافات و پژوهش های علمی مناسب نبود. MRO هم اکنون در مدار اصلی خود قرار گرفته است و می تواند به کاوش در سطح مریخ بپردازد.

ما قوی ترین تلسکوپ را برای این مدارگرد در نظر گرفتیم که قوی ترین تفکیک را در تصاویر ارسالی مریخ خواهد داشت به اندازه ای که میتواند یک صندلی را در سطح مریخ تشخیص دهد! طیف سنج بسیار مجهزی نیز در آن تعبیه شده است.

یکی از هدفهای مهم این نقشه برداری ها انتخاب محل فرود مریخ نورد MSL در زمان فرود آن در سال 2010 خواهد بود. MSL قصد دارد به صورت مستقیم به دنبال حیات یا آثاری به جا مانده از آن در سطح مریخ بپردازد.

مشکل پیش آمده برای MRO چه بود ؟ سرعت زیاد MRO در زمانی که نزدیک به مریخ شده بود میبایستی کم می شد و این کار نیز باید با پمپاژ سوخت به درون موتورهای آن و روشن کردن موتور ها انجام میشد. مراحل کار بسیار ساده است ! در زمانی معین باید چند پیچ باز و بسته شود که با چند انفجار کوچک منظم این کار انجام میشود و میزان معینی سوخت به مخزن سوخت وارد شود و در انجا منفجر شده باعث تغییر مسیر و کم کردن سرعت شود. 4 هفته مانده به رسیدن به مرحله باز و بسته کردن این پیچها آزمایشی را روی ماهواره ای که شبیه به همین سیستم در ان تعبیه شده بود انجام دادیم که نتیجه ازمایش منفی بود. پیچها باز نشد و این ما را نگران میکرد که احتمالا با چنین وضعیتی در زمان رسیدن MRO به مریخ روبرو خواهیم شد. سرانجام به این نتیجه رسیدیم که ترتیب انفجارهایی که پیچ ها را باز میکند باید تغییر میکرد که حدسمان درست بود و با تغییر زمان بندی انفجار های درهفته های بعدی توانستیم مشکل بوجود امده را بر طرف کنیم. شبیه به چنین مشکلی را در ماموریت مریخ نورد اسپریت نیز داشتیم. در زمانی که اسپریت قرار بود به سطح مریخ نشیند مقدار زیادی غبار و شن در جو مریخ وجود داشت و این به خاطر طوفان هایی بود که در مریخ رخ داده بود .

با توجه به رقیق بودن جو مریخ و جابه جایی این جو اندک احتمال میدادیم که هوا به اندازه کافی وجود نداشته باشد تا چترها بتوانند سرعت کپسول حاوی آن را کم کنند ما توانستیم در 48 ساعت پیش از رسیدن به نقطه بحرانی با تغییراتی در برنامه باز شدن چترها مشکل را برطرف کنیم.

MRO از چه زمانی داده های خود را به زمین ارسال خواهد کرد؟

از 16 سپتامبر ( سه شنبه گذشته ) کار MRO آغاز شده است و این فضا پیما هم اکنون در مدار از پیش تعیین شده در حرکت بوده و مشغول آزمایش ادوات خود میباشد. و از دو ماه اینده دستگاه های نقشه بردار و تصویر بردار اطلاعات اصلی را ارسال خواهند کرد.

دو وظیفه برای MRO در نظر گرفته شده است. اولی نقشه برداری از مریخ با تفکیک بسیار زیاد که برای تعیین مکان فرود MSL در سال 2010 به کار خواهد رفت و دومی ایجاد ارتباط بین مریخ نورد MSL با زمین به واسطه MRO خواهد بود.

از اسپریت و آپورچونیتی چه خبر؟ آیا داده های جدیدی از این مریخ نوردها دریافت می کنیم؟

دكتر نادری در راستای سه دهه همكاری مستمر با سازمان فضایی ناسا، به دليل عملكرد درخشان علمی و مديريتی به دريافت عالی‌ترين نشان علمی اين سازمان (The Distinguished Service Medal) و نشان‌های متعدد ديگر از جمله نشان فن‌آوری فضايی Hall of Fame، جايزه Aviation Week 2004 Aerospace، نشان افتخار Ellis Island سال 2005 – به دليل همكاری‌های گسترده علمی كه به غنی‌تر شدن فهم جامعه منجر شده – و … موفق شده است.

در ابتدا 90 روز انتظار داشتیم که این دو مریخ نورد با توجه به شرایط حاکم بر مریخ بتوانند زنده بمانند.

این به علت اتمام انرژی به دلیل خاک گرفتگی سطح سلولهای خورشیدی آن پیش بینی شده بود. اما یک اتفاق جالب به کمک ما آمد.

معمولا در مریخ باد ها و گرد باد های کوچکی میوزند . وزش این بادها باعث شد تا گرد و خاک جمع شده روی صفحه های خورشیدی این مریخ نوردها از روی آن پراکنده شود. و طول مدت دریافت انرژی خورشیدی افزایش یابد. وضعیتی که تا به حال نیز ادامه داشته است.

علاوه بر این مشکلات که با خوش شانسی همراه بوده ، مشکلاتی هم در بخش مکانیکی آنها داریم . مثلا چرخ جلو سمت راست اسپریت از کار افتاده است که سرعت کار این مریخ نورد را کم کرده است.

ما مشکل بزرگتر برای ادامه کار آنها تامین بودجه آنها است. ما 90 روز بودجه برای آنها در برنامه خود گنجانده بودیم که با توجه به تمدید چند باره ماموریت آنها این زمان بسیار بیشتر از پیش بینی ها شده است. هم اکنون سالانه 30 میلیون

دلار هزینه نگهداری مریخ نورد هاست که رقم زیادی برای اداره آنها محسوب میشود. آخرین تصمیم گیری سازمان فضایی ناسا تمدید 1 ساله ماموریت موفق مریخ نورد های اسپریت و آپورچونیتی است که در این بخش خبری آن را بخوانید ماموریت مریخ نورد های ناسا برای یک سال دیگر تمدید شد

در پایان برای شما و همه جوانان ایرانی آرزوی موفقیت میکنم.

:: بالاترین و معتبرترین جایزه دولتی ایالات متحده به ۳ دانشمند ایرانی

باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا روز ۳۰سپتامبر ۲۰۱۱ اسامی ۹۴ محقق و دانشمند دریافت کننده جایزه “حرفه نخستین ریاست جمهوری” برای دانشمندان و مهندسان را اعلام کرد که نام سه دانشمند ایرانی نیز در این لیست به چشم می خورد.

این جایزه بالاترین و معتبرترین جایزه دولتی ایالات متحده به متخصصان در زمینه مهندسی و علم در مراحل اولیه تحقیقات مستقل آنها به شمار می رود. این جایزه به دانشمندانی تعلق می گیرد که اقدام به تولیدات برجسته علمی و مهندسی کرده و علاوه بر تاثیرگذاری بر روی اقتصاد آمریکا به مهار بحران یا مسئله ای کمک کرده باشند.

سالانه ۱۶ سازمان و آژانس فدرال به همراه یکدیگر شایسته ترین مهندسان و دانشمندان آمریکا را که در اولین مراحل مطالعات خود پیشرفت قابل توجهی از خود نشان داده اند را انتخاب کرده و این جایزه را توسط ریاست جمهوری به آنها اهدا می کنند.

اهدای این جایزه از سال ۱۹۹۶ توسل بیل کلینتون رئیس جمهور سابق آغاز شده است. در میان اسامی ۹۴ دانشمندی که امسال توسط دولت آمریکا اعلام شده اند نام سه دانشمند ایرانی علی خادم حسینی دانشگاه پزشکی هاروارد، یاسمین مستوفی از دانشگاه نیو مکزیکو و امیر اوستی مهر از دانشگاه کرنل نیز به چشم می خورد.

یاسمین مستوفی استادیار بخش مهندسی الکتریک و رایانه دانشگاه نیو مکزیکو است. وی دوره فوق دکترای خود را در دانشگاه CalTech و دوره دکتری خود را در دانشگاه استنفورد سپری کرده است. مستوفی به خاطر تحقیقات قابل توجهی که در زمینه شبکه های حسگر موبایل متراکم و فعالیتهای آموزشی در زمینه علم روباتیک انجام داده مورد تقدیر قرار گرفته است.

علی خادم حسینی استاد یار دانشگاه هاروارد-MIT در بخش علوم سلامت و تکنولوژی و همچنین در دانشکده پزشکی هاروارد است. وی همچنین محقق ارشد علوم مواد در دانشگاه توهوکو ژاپن به شمار رفته و در حال حاضر یکی از اساتید بخش مهندسی بیومدیکال در دانشگاه تگزاس است.

بر اساس گزارش بوستون گلاب، امیر اوستی مهر استادیار دانشکده مهندسی الکتریک و رایانه دانشگاه کرنل و بنیانگذار انجمن مهندسی اطلاعات FoIE به شمار می رود. وی دوره دکتری و فوق لیسانس خود را در دانشگاه کالیفرنیا برکلی سپری کرده و در سال ۲۰۰۳ در رشته مهندسی الکتریک از دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل شده است

:: Alpha Dog سگ روبات جنگی طراحی شد

شرکت روباتیک بوستون داینامیکس (Boston Dynamics) آخرین روبات خود به نام آلفاداگ (AlphaDog) را عرضه کرد.

بر اساس گزارش نیویورک تایمز، «آلفاداگ» نسخه جدید روبات بیگ داگ (Big Dog) است که در سال ۲۰۰۷ توسط این شرکت تولید شد.

به ادعای سازندگان آن، روبات جدید قادر به حمل بیش از ۱۴۹ کیلوگرم تجهیزات بوده و همچنین می‌تواند سوخت کافی برای پیمودن بیش از ۳۲ کیلومتر را ذخیره کند.

«آلفا داگ» از سیستم بصری رایانه‌ای برای حرکت استفاده می‌کند . این روبات همچنین می‌تواند از حسگر و جی پی اس برای ماموریت‌های مستقل به مکان‌های خاص بهره ببرد.

این روبات قادر به دویدن از روی تخته‌سنگ‌ها و درختان افتاده و همچنین یورتمه رفتن در موقعیت‌های خطرناک است. مهمترین مشخصه «آلفاداگ» این است که می‌تواند هنگام نشستن به پشت یا پهلو به طور مستقل از جا بلند شود.

مقامات پنتاگون قصد دارند از این روبات برای اهداف نظامی استفاده کنند.

:: مطالبی عجیب و شگفت آور از شایع‌ترین جویدنی دنیا

شاید گزاف نباشد اگر بگوییم که شایع‌ترین جویدنی دنیا آدامس است؛ وقتی که هر سال حدود ۳۷۴ بیلیون قطعه آدامس در سراسر جهان به فروش می‌رسد‌‌.

و جالب است که مشتریان اصلی آدامس را جوانان تشکیل می‌دهند و خانم‌ها بیشتر از آقایان آدامس می‌جوند‌‌. داستان‌های زیادی در مورد آدامس و اختراع آن وجود دارد‌. مثلا گفته می‌شود که در سال ۱۹۹۳ باستان‌شناسان جسد مردی با قدمت ۹ هزار سال را کشف کردند که شواهد مربوط به جسد نشان می‌داد او در حال جویدن مداوم نوعی ماده رزینی آغشته به عسل بوده که در اثر یک حادثه کشته شده است‌. مطالعات دقیق‌تر نشان داد که این فرد یک نوجوان بوده است‌‌.

یونانیان باستان علاقه فراوانی به جویدن آدامس داشته‌اند و سرخپوستان مایا هم مواد رزینی خاصی را می‌جویدند‌. فرمولاسیون مدرن آدامس از دهه ۱۸۶۰ آغاز شد‌. در آن سال‌ها صمغ ازگیل آمریکایی یا همان صمغ آدامس وارد ایالات متحده شد و تلاش‌هایی توسط یک دندانپزشک به نام دکتر تامس ادمز می‌خواست نوعی لاستیک جدید اختراع کند، اما حاصل کارش به آدامس تبدیل شد‌.

آدامس تولید دکتر ادمز که در مغازه خودش فروخته می‌شد با استقبال مشتریان مواجه شد‌‌.

از این ماجرا‌ها که بگذریم شاید به این سوال برسیم که آدامس مفید است یا مضر‌‌.

در خصوص فواید و مضرات آدامس تحقیقات و مطالب زیادی گفته شده که مرور آنها می‌تواند دوستداران آدامس را به یک ارزیابی برساند‌‌.

کنترل استرس با آدامس

براساس تحقیقات انجام شده در دانشگاه تگزاس، جویدن آدامس در هنگام استرس، احساس بهتری را به شخص می‌دهد و توصیه می‌شود که در زمان استرس و فشار‌های روحی از آدامس استفاده کنید‌‌. هنگامی که عصبی هستید سعی کنید آدامس بجوید چرا که این کار شما را آماده برای جویدنی سخت و شدید می‌کند و در نتیجه این کار می‌تواند فک شما را زود خسته کند‌‌.

جویدن خیلی سخت باعث چاقی و درد و سوزش در ناحیه آرواره می‌شود‌. همچنین می‌تواند عارضه‌ای را با نامtmj به وجود بیاورد‌‌. این حالت باعث درد در ناحیه سر و گردن می‌شود و باز و بسته کردن آرواره را با مشکل مواجه می‌کند‌‌. اگر شما هر کدام از این علائم را در خود مشاهده کردید چند روزی را به آرواره خود استراحت بدهید و از جویدن آدامس پرهیز کنید، در صورتی که علائم از بین نرفت حتما با پزشک خود مشورت کنید‌‌.

آدامس بعد از جراحی روده

شواهد علمی بیشتر تایید می‌کند که جویدن آدامس در بهبود حال بیماران پس از جراحی روده تاثیر مفید دارد‌‌. به گفته پژوهشگران؛ عمل جویدن، اعصاب دستگاه هاضمه را تحریک می‌کند‌‌.

این یافته که در نشریه «آرشیو جراحی» منتشر شده پس از بازبینی اطلاعات حاصل ۵ آزمایش اخیر با حضور ۱۵۸ بیمار به دست آمده است‌‌.

پژوهشگران می‌گویند؛ آدامس جویدن با تحریک اعصاب دستگاه هاضمه روند بازگشت عملکرد روده به حالت طبیعی و سالم را سرعت می‌بخشد‌‌.

هم‌اکنون متخصصان در آزمایشات دیگری به دنبال پاسخ این سوال هستند که دریابند آیا با این روش زمان مورد نیاز برای بستری شدن در بیمارستان جهت بهبودی از عمل جراحی هم کاهش پیدا می‌کند؟

در هریک از این آزمایشات، ‌یک گروه از بیماران آدامس بدون قند را ۳ بار در روز پس از انجام جراحی و برای یک دوره ۵ تا ۴۵ دقیقه می‌جویدند و بعد با گروه دیگری از بیماران مقایسه شدند که آدامس نجویده بودند‌. آدامس جویدن اندکی شبیه به خوردن است و باعث آغاز حرکات روده‌ای می‌شود‌. هرگونه جراحی شکمی می‌تواند عملکرد روده‌ها را کند و آرام کرده و حداقل تا ۵۰ درصد کاهش دهد‌. این وضعیت می‌تواند مشکلات جدی را در پی داشته باشد‌‌. اما با وجود این مطالعات پژوهشگران معتقدند که مطالعات بیشتر در این زمینه باید صورت گیرد تا مطمئن شوند که نتایج بدست آمده تصادفی نیستند‌‌. پژوهشگران می‌گویند؛ اگر آدامس جویدن بتواند چنین تاثیری داشته باشد در مبلغ قابل توجهی که برای درمان این بیماران مصرف می‌شود، صرفه‌جویی خواهد شد و هزینه بیمارستان کاهش پیدا می‌کند‌‌.

آهسته بجوید!!

به توصیه متخصصان، اگرچه آدامس جویدن در مواقعی که دچار تنش و استرس هستید می‌تواند در بهبود حال شما و تخفیف تنش موثر باشد، اما باید مراقب باشید که در این کار افراط و زیاده‌روی نکنید‌‌. متخصصان متذکر می‌شوند که وقتی شما تحت استرس و فشار روانی هستید ممکن است با شدت و فشار آدامس بجوید که این کار می‌تواند آرواره شما را فرسوده کرده و تحلیل ببرد‌‌.

:: عفت تجارت چی نخستین زن خلبان ایرانی

زنانی که در ارتش پاکستان دوره آموزش خلبانی هواپیماهای جنگی را می بینند، می گویند متقاعد کردن خانواده هایشان برای انتخاب این شغل، از هدایت هواپیماهای جنگی اف- ۷ در آسمان دشوارتر بوده است. البته نا گفته نماند که هیچ کدام از خلبانان زن ارتش پاکستان تاکنون در عملیات های جنگی شرکت نکرده اند.

صدسال پیش، ۲۲ اکتبر سال ۱۹۰۹، نام نخستین خلبان زن در تاریخ پرواز ثبت شد. هر چند یک قرن از این تاریخ می گذرد، اما هدایت ماشین پرنده، همچنان شغلی مردانه باقی مانده است. از تولد ماشین پرنده شش سال بیشتر نگذشته بود که «الیزه دلا روشه» خلبان زن فرانسوی با پشت سر گذاشتن مسافتی حدود ۳۰۰ متر، نام خود را در تاریخ پرواز ثبت کرد. سه سال بعد، سال ۱۹۱۱میلادی، «ملی بسه» آلمانی هم آزمون خلبانی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
مدت کوتاهی بعد، در حالی که بیشتر از یک دهه از ساخت نخستین ماشین پرنده نگذشته بود، حضور زنان در پهنه آسمان تا جایی گسترده شد که نخستین زن خلبان ایرانی، عفت تجارت چی (۱۳۱۹ خورشیدی) هم به این عرصه پیوست. در تاریخ یکصد و اندی سال پرواز انسان با ماشین پرنده، خلبانان زن هم موفق شدند رکوردهایی مثل مسافت های دور دنیا را به نام خود ثبت کنند و حتی هدایت هواپیماهای جنگی را نیز برعهده گیرند. هانا رایتش نخستین خلبان زن آلمانی بود که در جریان جنگ جهانی دوم موفق به دریافت صلیب شجاعت شد. با این حال حضور زنان در عرصه پرواز هرگز به پای مردان نرسید. دلیل این ناکامی هم «عشق پرواز» میان مردان نبود

:: تأثیر ذره سریع تر از نور بر ۱۰ پدیده بزرگ و بسیار مهم بشریت

همه افراد با توجه به دارایی های خود و برای اینکه پس از مرگشان اختلافاتی به وقوع نپیوندد وصیت نامه خود را تنظیم میکنند و اموال و دارایی خود را تقسیم میکنند.اما بعضی مواقع این وصیت نامه ها باعث تعجب همگان میشوند.

عده ای هستند که بعد از مرگ خود برای انتقام یا برای مشهور شدن یا به علت نداشتن هیچ وارثی وصیت هایی میکنن که مورد تعجب همگان میشود.در زیر تعدادی از این وصیت های عجیب را میخوانیم:

۱-بچه بیشتر بیاری ارث را میبری:چارلز وانس میلر،در سال ۱۹۲۶ درگذشت،او یک وکیل بود اما هیچ وارثی نداشت به همین علت وصیت کرد تا اموالش را بفروشند و به زنی که بیشترین بچه را به دنیا آورده بدهند.در این رقابت چهار زن با به دنیا اوردن ۹ فرزند به مقدار مساوی از دارایی های میلر برخوردار شدند.او با مرگ خود باعث شد ۳۶ بچه زندگی خوبی داشته باشند.

۲- روزی یک شاخه گل: جک بنی یک از کمدین های بزرگ آمریکا،بسیار عاشق همسرش بود.او وصیت کرد بعد از مرگش هر روز یک شاخه گل رز به درب خانه همسرش ببرند.این کار به مدت ۹سال انجام شد تا سرانجام او نیز درگذشت.

۳-همه چیز مال سگم:الکساندر مک کویین یکی از طراحان خوب لباس،هیچ وارثی نداشت و تنها دوستش سگش بود او تمام دارایی خود را به این سگ بخشید و مقدار زیادی نیز به کمیته های حمایت از حیوانات کمک کرد.

۴- اززندگی درجوب تا کاخ نشینی:به مانند بالا کارلوتا لیبنستین پس از مرگش در سال ۱۹۹۱ مقدار زیادی پول برای سگ خود به ارث گذاشت او همچنین خانه بزرگ و ویلایی خود را به تعدادی سگ بخشید تا دیگر در جوی آب نخوابند و خانه بزرگی داشته باشند.

۵-ملکه خساست:در سال ۱۹۹۷ وقتی هری هلمسلی درگذشت یک خانه به ارزش میلیون ها دلار از خود به یادگارگذاشت.همسر سابق او این اموال را مصادره کرد و با داشتن ثروت بسیار به علت پرداخت نکردن مالیات به زندان رفت.او در سال ۲۰۰۷ از دنیا رفت و تنها مقدار کمی برای نوه های خود به یادگارگذاشت و حتی به دو تا از نوه های خود هیچی نداد.

۶-به خاک نسپارید:جرمی بنتهام که در دوران خود یک دانشمند و فیلسوف بزرگ بود در سال ۱۸۳۲ درگذشت و وصیت کرد تا بدن اورا با یونجه پر کنند و بر روی یک صندلی بگذارند.بدن او امروزه در دانشگاه لندن وجود دارد.

۷-انتقام با سیگار:ساموئل برت به خاطر مخالفت های همسرش نمیتوانست سیگار بکشد او پس ار مرگ وصیت کرد تا اموالش به همسرش برسد به این شرط که او روزی ۵ سیگار بکشد.

۸-یه قوطی قبر:شاید شما اسم فرد بایر را نشنیده باشید اما حتما قوطی های چیپس را دیده اید.او با اختراع این قوطی ها توانست کمک عظیمی به این عرصه بکند.او وصیت کرد تا پس از مرگش. بدنش را در این قوطی جای دهند.

۹-خاک سپاری در فضا:ژان رودنبری در سال ۱۹۹۱ درگذشت.او خالق پیشتازان فضا بود و وصیت کرد تا بدنش به فضا برود .مقداری از بدن او با شاتل کلمبیا به آسمان برده شد و باقی بدنش در سفرهای بعدی به فضا برده شد.

۱۰-آرزوی مرگ:ژان کنور در سال ۱۹۹۷ در کنتاکی درگذشت و یک خانه به ارزش زیادی برای بازیگر فیلم آرزوی مرگ به ارث گذاشت اما خواهر او بسیار مخالفت کرد و تنها نیمی از دارایی او به این بازیگر رسید و او نیز این پول را به خیریه بخشید.